سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مطالب اینترنتی

نظر

عشق به خوشنویسی از کودکی


 

  • عشق به خوشنویسی از کودکی

    «زهرا کمالی‌اقدم» یکی از این زنان است که سال‌هاست آموزشگاه خود را مدیریت می‌کند و نقش‌ها و خطوط برآمده از حس و عشق و خلاقیت را خلق می‌کند و به هنرآموزانش می‌آموزد. او آنچه را حاصل تلاش و خلاقیت است و در قاب‌های کوچک و بزرگ جا خوش می‌کند، در نمایشگاه‌های مختلف در استان و کشور و خارج از کشور به نمایش می‌گذارد. به این بهانه لحظاتی پای صحبت‌های وی نشستیم که در ادامه با هم می‌خوانیم.

    • چطور با دنیای هنر انس گرفتید؟  

    امروزم حاصل رویای روزهای کودکی‌ام است. همیشه رویاپردازی می‌کردم و آنچه را امروز محقق شده برای خود مرور می‌کردم. 8ساله که بودم علاقه خیلی زیادی به خوشنویسی و نوشتن داشتم و همیشه ذوق‌زده کتاب‌های فارسی، قسمت خوشنویسی خودم و خواهر و دوستانم را با اشتیاق تمام می‌نوشتم و این سبک زندگی در من شکل گرفت که هنر، بخش جدانشدنی از جسم و روحم است. وقتی به 13سالگی رسیدم، یکی از معلم‌های باذوق هنر که زیبانویسی و استمرار در تمریناتم را با قلم دیده بود، از مادرم دعوت کرد تا در این باره او را راهنمایی کند و مرا در مسیری درست سوق دهد. من جدا از مدرسه در کلاس‌های آزاد آموزش دیدم و به عبارتی استعدادم کشف شد و در همین مسیر در حمایت پدر و مادر قرار گرفتم. کانون فاطمه زهرا(س) و انجمن خوشنویسان تمام دنیای من شد. با استاد غازی آشنا شدم و او با پشتکار تمام با من کار کرد و من هم که تازه خود را پیدا کرده بودم، بی‌صبرانه در تلاش برای آموختن و نوشتن بودم. در چندین سال با استاد منوری و استاد آقانوری و استاد خلج برای آموزش سبک‌های مختلف دیگر کار کردم و سعی کردم تمام آنچه را نیاز بود بیاموزم.

    • عشق خدمت و آموزش هم داشتید؟

    بله خیلی دوست داشتم که بیاموزم و به دیگران آموزش بدهم. به کمک مادر و حمایت‌های خانم غازی در 18سالگی در کانون مشغول به آموزش شدم. در همان دوران نیز به خوشنویسی خود ادامه دادم و آموختن را رها نکردم و از محضر اساتید زیادی بهره‌مند شدم. با سفارش استادم در کانون‌های مختلف از جمله بنیاد شهید کرج و کمیته امداد کرج و همچنین کانون شهید فهمیده و کانون کوثر ولایت مشغول به کار شدم. تمام لحظات و روزهایم آموزش شد. آنقدر از آموزش دادن لذت می‌بردم که به فکرم رسید در مناطق محروم کرج نیز دست به کار شوم و به کودکان و نوجوانانی که استطاعت مالی هم ندارند، هنر خوشنویسی را بیاموزانم. روزهای تکرارنشدنی که تا همیشه از کارهای ماندگار و قابل ستایش برایم محسوب می‌شود و به خود و انرژی‌های مثبتی که صرف این حوزه کردم می‌بالم. تمام تابستان‌هایم در پایگاه‌های مساجد سپری می‌شد. خط و نقاشی آموزش می‌دادم و روزی را به یاد ندارم که به خاطر این عشق به توسعه هنر در ساعات مناسبی غذا خورده باشم. زمان استراحت خود را خط می‌نوشتم تا این‌که علاوه بر کانون‌ها، آموزش در مدارس غیرانتفاعی را نیز آغاز کردم. پس‌انداز می‌کردم و تلاشم را مضاعف، زیرا هنوز به رویای کودکی‌ام نرسیده بودم.

    •  چه شد که به رویای کودکی‌تان رسیدید؟

    فضای کاری در آموزشگاهی برای خود مهیا کردم. یک کلاس شد قالب همه آن عشقی که در ذهنم بود. فقط به تعداد 4 صندلی ظرفیت داشت و خودم بیرون در می‌نشستم و سیاه‌مشق هنرجویان را چک و مشق‌هایشان را اصلاح می‌کردم. هیچ‌گاه از خاطر نمی‌برم روزی را که یکی از هنرجویان از ته دل گفت که «خانم کمالی کی می‌شود شما یک جای بزرگ بگیرید تا ما راحت راه برویم». آن روز خداوند صدای هنرمندم را شنید و پس از مدت کوتاهی شرایطی فراهم شد که توانستم آموزشگاه بزنم و بعد گالری در کنار آن و بعد اتفاق‌های بزرگ برایم افتاد.

    فکر می‌کنید چه گزینه‌ای باعث پیشرفت و موفقیت شما شد؟

    بی‌شک زندگی من که از تلاش مستمر بود، نتیجه شناخت استعداد و حمایت‌های خانواده و تلاش‌های شبانه‌روزی‌ام بود که ذره‌ذره کار کردم و روی هم انباشته شد و در نهایت تبدیل به گالری خودم شد.

    • از فعالیت‌های نمایشگاهی بگویید.

    از 3 سال گذشته تاکنون 10 نمایشگاه گروهی در ترکیه، باکو و مالزی، 2 نمایشگاه در شهر رم ایتالیا و فرانسه و بیش از 45 نمایشگاه گروهی در گالری مه و ماهی کرج برگزار شده است. به تمامی شرکت‌کنندگان گواهی‌نامه‌های همان کشور و دوزبانه گالری مه و ماهی داده شده است. 3 اثر نقاشی‌خطم در کالیفرنیا به عنوان برگزیده‌های نمایشگاه معرفی شد و همچنین حکم طلا از ایتالیا، فرانسه، مالزی و باکو را کسب کردم.

    • از هیچ ارگان دولتی کمک خواسته‌اید؟

    خیر، من از کودکی آموخته‌ام که باید روی پای خود بایستم و در تلاش برای طی پله‌های ترقی یکی‌یکی و با پشتکار و صلابت برای رسیدن به نتیجه مطلوب بکوشم. بنابراین از هیچ ارگان یا فرد خاصی برای سرمایه‌گذاری کمک نخواسته‌ام و تنها تمرکز کردم، کار کردم و پس‌انداز کردم.

    • چه خصیصه‌ای در این سال‌ها شما را به ادامه مسیر دلگرم کرد؟

    من به این ایمان دارم که وقتی دستان خود را به دست خدا بدهی، توکل کنی و نیتی خیر پس‌زمینه اندیشه‌ات باشد، بی‌شک خدا تو را جایی می‌برد که لایقش هستی و صلاحت در همین نوع بودن است. در رویای کودکی همیشه هنر را در کنار انتشارش و بالندگی به ایرانی بودنم می‌دیدم. از خداخواستم که یاری‌ام کند تا زمینه این انتشار در تمام دنیا را برایم مهیا کند و امروز با هنرم تمام دنیا را می‌گردم و به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنم. از این‌که به عنوان یک زن محکم و استوار کوشیدم و شرایط مطرح کردن هنرم و آثار هنرمندان در کشورهای بسیاری را زمینه‌سازی کردم تا هنر ایرانی را به رخ همگان بکشم، احساس رضایت می‌کنم. چون به این باور رسیدم که خدایی که من دارم محافظ من و مدافع خواسته‌های من است و خواهد بود. با داشتن او از هیچ‌چیزی نمی‌ترسم و او دلیل اعتماد به نفسی قوی در من است.

    • این همه تلاش و کار خدشه‌ای به زندگی مشترک شما وارد نمی‌کند؟

    خیر، هم‌راستا و هم‌پوشان هم هستند. حاصل 21 سال زندگی مشترک من دختر 18ساله‌ای است که در تمام مراحل همراه و همکار خوبی برایم است و همسری که ساعات خالی نبود من را پر کرده و انگیزه پیشرفت مرا تقویت کرده و حامی و همراهم بوده. همچنین پدر و مادری که همیشه در همه حال دعای خیرشان بدرقه راهم بوده و هست که اگر این عزیزان نبودند، شاید در مسیر پیشرفت من خللی پیش می‌آمد.

    • جسارت امتحان کردن

    مسیر رسیدن و موفقیت برای هرکس متفاوت و کوتاه و بلند است، زیرا هر فردی توان و اعتماد به نفس و شرایط خود را دارد، اما گزینه‌های پراولویت خواستن و حرکت و توکل و تعهد است. بسیاری از جوانان امروزی با نشستن بر طبل ناامیدی می‌کوبند و حتی جسارت امتحان کردن را از خود می‌گیرند، به هر حال زندگی حاصل آزمون و خطاهایی است که طی مسیر صورت گرفته و نتیجه موفقیتی است که در همین عبور کردن‌ها و تجربه کردن‌ها حاصلمی‌شود.


نظر

رونق  اشتغال و صادرات با عطر گل محمدی


 

  • رونق  اشتغال و صادرات با عطر گل محمدی

    کشت گل محمدی یکی از این قابلیت‌هاست که به گفته کارشناسان کشاورزی می‌تواند برای رونق اشتغال‌زایی و به‌ویژه صادرات محصولات متنوع در استان مورد توجه بیشتری قرار گیرد. این گیاه دارویی به دلیل قابلیت رشد با آبیاری کم و سازگاری با شرایط آب و هوایی بسیاری از مناطق البرز می‌تواند به عنوان یک محصول مورد استفاده قرار گیرد، اما پرورش آن از قدیم تاکنون فقط در طالقان و آسارا و به صورت محدود انجام شده است، در حالی که به دلیل بی‌نیازی آن به آب زیاد برای پرورش، می‌تواند در دیگر مناطق استان هم با آبیاری قطره‌ای انجام شود.

    • یک تجربه موفق 

    یک تولیدکننده گل محمدی در ساوجبلاغ می‌گوید: از سال 94 کشت گل محمدی را در یک هکتار زمینی که از جهاد کشاورزی اجاره کرده با 2 هزار بوته شروع کرده‌ام. «مهدی شریعتی» که و به علت آسیب شدید ریه زندگی در محیط شهر برایش سخت و با مشکلات سلامتی همراه بود، می‌گوید: به تجویز پزشک به کار کشاورزی روی آوردم و کشت گل محمدی را که برای تنفس و سلامتی‌ام مفید بوده انتخاب کردم. وی می‌گوید: برای یک هکتار زمین که از جهاد اجاره و مسطح کردم، برق گرفتیم. با مجوز از آب منطقه‌ای یک حلقه چاه آب حفر کردیم و پس از آزمایش‌های لازم مشخص شد شرایط آب و خاک برای کشت مناسب است.

    وی با بیان این‌که سال 96 در اولین دوره محصول 975 کیلو برداشت داشته است می‌افزاید: طبق قانون طبیعت هر سال باید برداشت گل اضافه شود، اما وجود بارندگی و سرما در 2 سال گذشته باعث شد تا برداشت ما چندان تغییری نداشته باشد. شریعتی با اشاره به این‌که زمان برداشت گل محمدی از اردیبهشت تا خرداد است، می‌گوید: در این مدت 17 نفر را برای برداشت گل به کار می‌گیریم و دادن حقوق به این افراد در این مدت کوتاه حس خوبی دارد. کاش می‌توانستم برای این افراد در کل سال اشتغال‌زایی داشته باشم.

    وی با بیان این‌که هر سال گل‌های محمدی تولیدی را دانشگاه پزشکی تهران برای بخش دندانپزشکی، جهاد کشاورزی برای بخش پژوهشگاه و بخشی را هم اهالی شهرستان و استان خریداری می‌کنند، می‌افزاید: به دلیل شرایط آب و هوایی و همچنین استفاده از کود حیوانی و رسیدگی‌های لازم کیفیتگل محمدی که تولید می‌شود بسیار مرغوب است و می‌توانیم استفاده‌های دیگری مانند گلاب‌گیری داشته باشیم، اما به دلیل هزینه بالای دستگاه گلاب‌گیری این کار برایمان مقدور نیست و تاکنون فقط به فروش خود گل پرداخته‌ایم. وی با اشاره به این‌که برای کشت از آبیاری قطره‌ای استفاده می‌کند، می‌گوید: گل محمدی به علت قابلیت آبیاری کم و سازگاری با شرایط آب و هوایی استان، قابلیت توسعه را دارد و در صورت حمایت می‌توان تولید این گیاه و محصولات آن را افزایش داد.

    • ظرفیت‌های ساوجبلاغ 

    معاون بهبود تولیدات گیاهی جهاد کشاورزی البرز می‌گوید: این گیاه دارویی از قدیم در زمین‌های کشاورزی مناطقی از طالقان و بخش آسارا به صورت سنتی کشت می‌شده است. «محمد تاج‌الدینی» با بیان این‌که اکنون در 70/5 هکتار از اراضی استان گل محمدی پرورش داده می‌شود می‌افزاید: در شهرستان‌های کرج، ساوجبلاغ، نظرآباد و اشتهارد هم گل محمدی تولید می‌شود، اما ساوجبلاغ از نظر آب و هوا و خاک بیشترین ظرفیت را برای کشت این محصول دارد.

    وی می‌گوید: گل محمدی به عنوان یک گیاه کم‌آب‌بر خصوصا در اقلیم‌های شمالی استان عملکرد خوبی دارد و ظرفیت افزایش در تولید این محصول وجود دارد. معاون بهبود تولیدات گیاهی جهاد کشاورزی البرز با بیان این‌که حدود 70 نفر به طور دائم و 200 نفر به طور فصلی و در مجموع 270 نفر در این حوزه در استان اشتغال دارند، می‌افزاید: اکنون به استان‌های دیگر هم صادرات داریم، اما با توسعه کشت این محصول در البرز می‌توان در بحث اشتغال‌زایی و همچنین افزایش صادرات قدم‌های خوبی برداشت.

    تاج‌الدینی می‌گوید: قصد داریم با جذب سرمایه‌گذار در این حوزه، توسعه صنایع فراوری، حمایت از طریق دادن تسهیلات بانکی، آموزش، برندسازی و بازاریابی برای توسعه و بهره‌وری ظرفیت کشت گل محمدی در استان اقدام کنیم. وی با بیان این‌که سال گذشته 120 میلیون ریال یارانه نهال برای کشت گل محمدی در اراضی شیبدار استان پرداخت شد، می‌افزاید: امسال نیز برای کشت گل محمدی تسهیلات پرداخت می‌شود و در صورت درخواست و تقاضا برای کشت این محصول حمایت‌های لازم را از متقاضی خواهیم داشت. تاج‌الدینی در پاسخ به این‌که آیا کیفیت گل‌های تولیدشده استان با کیفیت گل‌های کاشان و... برابری دارد یا خیر، می‌گوید: تاکنون مقایسه‌ای نشده است، اما می‌تواند برابری کند. وی با بیان این‌که این گیاه قابلیت توسعه در اراضی شیبدار و در مناطق دیم مستعد در استان مخصوصا طالقان شمالی و بخش آسارا را دارد، می‌گوید: برای توسعه آن یارانه نهال و تسهیلات پرداخت می‌شود.                  

    • ظرفیت اقتصادی و صادراتی استان

    یک کارشناس کشاورزی می‌گوید: گل محمدی از گیاهان نادری است که مصارف عمده‌ای دارد، اما مصرف گلاب بیشتر در ایران و کشورهای همجوار آن رواج دارد و اسانس این محصول به طور گسترده در کشورهای اروپایی، آمریکا و کانادا مصرف می‌شود. «مرتضی نادری» می‌افزاید: این گیاه دارویی که در قمصر و نیاسر کاشان، میمند در استان فارس و حتی بخشی از کرمان کشت و تولید می‌شود و فرصت اقتصادی خوبی به شمار می‌رود، در البرز نیز با وجود مشکلات جدی در حوزه آب می‌تواند به عنوان یک ظرفیت اقتصادی و صادرات مورد استفاده و توجه بیشتری قرار گیرد. نادری اظهار می‌کند: پرورش این محصول و همچنین معرفی و حمایت از آن در البرز تاکنون در حد مطلوب نبوده است، اما می‌تواند با تمرکز روی آن مانند دیگر محصولات کشاورزی استان توسعه و رشد و جایگاه خوبی در کشور داشته باشد.

    • رکورد شکنی تولید گل محمدی در ساوجبلاغ

    معاون فنی مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان ساوجبلاغ می‌گوید: آب و هوای شهرستان ساوجبلاغ ظرفیت بالایی برای توسعه و افزایش سطح کشت باغ‌های گل محمدی و گیاهان دارویی دیگر را دارد. به گزارش همشهری «داود بدرزاده» می‌افزاید: در ساوجبلاغ حدود 50 هکتار باغ به پرورش گل محمدی اختصاص دارد که با رعایت الگوی کشت و کاهش مصرف آب در کنار شرایط مناسب آب و هوایی در این شهرستان شرایط خوب و بالقوه‌ای را برای تولید این گیاه ایجاد کرده است. بدرزاده روش‌های مکانیزه و آبیاری تحت فشار و همچنین وجود خاک مناسب برای تولید گل محمدی در ساوجبلاغ را دلیل بالاتر بودن تولید این شهرستان از میانگین کشوری عنوان می‌کند و می‌افزاید: پیش‌بینی می‌شود با باغ‌های جدید و اضافه‌شده به سطح زیر کشت این محصول تولید این محصول در ساوجبلاغ به رکورد بالای 5 تن برسد.

    معاون فنی مدیریت جهاد کشاورزی ساوجبلاغ با بیان این‌که برداشت خام و عرضه بدون فراوری گل محمدی ارزش افزوده چندانی ایجاد نمی‌کند، می‌گوید: از طرفی با توجه به فرجه کوتاه زمان برداشت محصول (حدود 3 تا 4 هفته) محدودیت کارگر و همچنین محدودیت در نگهداری و عرضه تولیدات به صورت تازه به بازار، در کنار بزرگ‌ترین مزرعه گل محمدی استان مجوز ساخت واحد تولید اسانس و گلاب‌گیری نیز صادر شده است.

    بدرزاده اظهار می‌کند: به این منظور یک دیگ بویلر، یک دستگاه تقطیر و گلاب‌گیری و روغن‌گیری و سردخانه نگهداری ساخته و فعال شده است و برای توسعه در این بخش، پیگیر مجوزهای لازم برای ساخت و تامین دستگاه‌های مورد نیاز در واحدهای دیگر هستیم. وی با اشاره به فراوری‌های گل محمدی (تولید گلاب، اسانس و روغن) می‌گوید: با توجه به قیمت‌های جهانی به‌ویژه روغن و اسانس، فعالیت این بخش در آینده ارزآوری فوق‌العاده‌ای برای کشور خواهد داشت. بدرزاده اظهار می‌کند: از هر 5 تن گل محمدی تازه، حدود یک لیتر روغن به دست می‌آید که در بازارهای جهانی قیمت خیلی مناسبی دارد. وی برنامه‌ریزی برای توسعه باغ‌های گل محمدی و فراوری‌های آن در ساوجبلاغ را از برنامه‌های جهاد شهرستان معرفی می‌کند و می‌گوید: تلاش داریم در این حوزه با دادن تسهیلات مورد نیاز و حمایت‌های لازم در تولید، اشتغالزایی، اقتصاد و صادرات اقدامات گسترده‌ای انجام دهیم.


نظر

زهرایی در تولید هنری کتاب نوگرا و فعال بود


 

  • زهرایی در تولید هنری کتاب نوگرا و فعال بود

    به گزارش خبرگزاری ایبنا ساعد مشکی، طراح گرافیک، مدیرهنری و ناشر در این مراسم، سخنرانی خود را درباره فونت‌های مورد استفاده از سوی زهرایی آغاز کرد و گفت: دو سال پایانی زندگی زنده‌یاد زهرایی به عنوان مدیر هنری در نشر کارنامه فعالیت می‌کردم. برای زهرایی حساسیت به فونت، فاصله‌ها و قلم فارسی همواره مطرح بود. ایشان می‌خواست فونت خاص خود را داشته باشد تا اینکه از داود خان‌جان‌زاده دعوت به همکاری کرد.
     
    این طراح ادامه داد: زهرایی به این راحتی راضی نمی‌شد؛ سه تا چهار بار کل برنامه طراحی فونت را تغییر دادیم. آقای خان‌جان‌زاده در نشر کارنامه مستقر شد و مرتب روند کار را با زهرایی چک می‌کرد و در نهایت قلم زهرایی در 10 سایز طراحی شد.

    مشکی در ادامه سخنانش با اشاره به فونت‌هایی که در دیگر زبان‌ها استفاده می‌شود، اظهار کرد: فونت‌ها در جهان مرتب نو می‌شوند. به نظرم قلم کارنامه یا زهرایی می‌تواند به بازار عرضه شود و دامنه فعالیت خود را گسترش دهد. زهرایی استانداردی در کتاب تعریف کرده که در صنعت نشر موفق بوده است.

    •  زهرایی خسته نمی‌شد

    هومن پناهنده، ویراستار و مترجم، سخنران بعدی این نشست بود که سخنانش را با اشاره به ادوارد مورگان فورستر رمان‌نویس انگلیسی آغاز کرد و گفت: فورستر رمانی به‌نام «جنبه‌های رمان» دارد که به فارسی ترجمه شده است. در این رمان او زندگی را به پنج بخش تقسیم می‌کند: به‌دنیا آمدن، مردن، و بین‌ آن‌ها خوردن، خوابیدن و عشق ورزیدن. درباره مردن نمی‌توانیم حرف زیادی بزنیم و در به دنیا آمدن انسان باید به گزارش دیگران اکتفا شود اما در حکایت‌ها بیشترین حجم گفتار به عشق ورزیدن اختصاص داده شده است. ما اینجا جمع شده‌ایم تا نسبت به فردی صحبت کنیم که عاشق کارش بود.
     
    پناهنده با بیان اینکه عاشق در موضوع عشق یکپارچه دهش می‌شود، ادامه داد: زهرایی در عشق به نزدیکان خود و عشق به کتاب دهش بی‌منت داشت. وقتی درباره تولید و به‌ثمررساندن کتاب صحبت می‌کرد گویی درباره به‌ثمر رساندن فرزند خود صحبت می‌کرد. او با دقت کتاب را می‌خواند و بررسی می‌کرد، در برش و ویرایش دست داشت و از اینکه کتاب را به صورت مکرر بخواند، خسته نمی‌شد.
     
    او در ادامه سخنانش تجربیاتی را به صورت شاهد عینی از زندگی با زهرایی مطرح کرد و گفت: زهرایی کتابی را برای ویرایش به ویراستار داده بود، اما تصرفاتی عریض و طویل بر کتاب وارد شد. زهرایی گفت «با توجه به زحماتی که برای این کتاب کشیده شده است باید دو اسم به‌عنوان مترجم روی جلد کتاب درج شود» اما مترجمِ نخستین، با این کار مخالفت کرد. چنین شد که زهرایی کتاب را به او تحویل داد و از انتشارش صرف نظر کرد.
     
    این مترجم  با بیان اینکه برای زهرایی هر کار به نوعی آخرین شکار بود، ادامه داد: کار برای زهرایی موضوعیت داشت، کتاب غایت او بود. بازگشت سرمایه برای او مهم بود اما نه تا جایی که کتاب را نادیده بگیرد.
     
    او در پایان سخنانش با اشاره به یکی از مشکلات اجتماعی گفت: اینکه آدم به کار خود عشق نداشته باشد از مشکلات اساسی جامعه امروز است. زهرایی به کار و همسرش عشق می‌ورزید، از زندگی لذت می‌برد و از کارش گله نمی‌کرد.

    •  زهرایی کاری را می‌پذیرفت که به جانش آتش بزند

    علی میرزایی، مدیر نشر نگاره آفتاب و مدیرمسؤل مجله نگاه نو سخنران بعدی این نشست بود و با اشاره به اینکه امروز برای چهارمین بار درباره زهرایی سخنرانی خواهد کرد، گفت: مطمئنم سخنانم تکراری نخواهد بود. زهرایی در کار نشر دارای شخصیتی چندبعدی و در کار نشر دقیق و خوش سلیقه و مدیری عاشق و توانمند بود. به حوزه نشر برای ارتزاق و مال‌اندوزی نگاه نمی‌کرد و مانند هر مدیر باکفایتی بهترین‌ها را برمی‌گزید.
     
    او با اشاره به اینکه که زهرایی مدیری با اعتماد به‌نفس بود، ادامه داد: زهرایی به زیردستانش به‌صورت بی‌دریغ و بی‌کم‌و کاست، آموزش می‌داد. هرکس پس از چند سال کار کردن با او پیشرفت می‌کرد. این جنبه مهمی از مدیریت امروز، دیروز و فرداست. می‌گفت کاری را می‌پذیرد که به جانش آتش بزند. زهرایی در انتخاب همکار مرا به یاد علی حاتمی می‌انداخت. حاتمی هم در فیلم‌هایی که می‌ساخت همواره از افراد تراز اول دعوت می‌کرد و آن‌ها را به کار می‌گرفت.
     
    مدیر نشر نگاره آفتاب با تاکید بر اینکه مدیریت در حوزه افراد هنرمند و پیشکسوت دشواری‌های خاص خود را دارد، بیان کرد: زهرایی با دانستن تمام مشکلات این حوزه همواره به دنبال تراز اولی‌ها رفت. زهرایی با غول‌ها کار کرد و مدیریتش در این مورد برجسته بود.

    میرزایی با اشاره نقدپذیر بودن زهرایی به عنوان یک ویژگی شخصیتی برجسته، اظهار کرد: ناشران برای یک‌بار هم که شده کتابی که منتشر می‌کنند، مطالعه نمی‌کنند. در حالی‌که زهرایی همواره آثار رسیده را چندین بار می‌خواند و با خالق اثر بحث می‌کرد. زهرایی در مرحله تولید هنری کتاب نوگرا و فعال بود. یک‌بار در گوشه قهوه‌خانه خزیده بود و کتابی را نمونه‌خوانی می‌کرد. با قلم قرمز به جان کتاب افتاده بود در حالی که کتاب مرحله نمونه‌خوانی را گذرانده بود.
     
    او در ادامه سخنانش به یک تجربه شخصی که با زهرایی داشت اشاره و تعریف کرد: از یک کتاب شاخص زهرایی 13 مورد اشکال شکلی و محتوایی گرفتم. اگر من جای او بودم از ناراحتی سکته می‌کردم اما زهرایی روحیه انتقادپذیر داشت و با مولف تماس گرفت. بعد از مذاکرات 12 مورد تغییر را از من پذیرفت.
     
    میرزایی با اشاره به اینکه زهرایی نخستین ناشری بود که از کاغذ تولیدشده از نیشکر برای کتاب‌هایش استفاده ‌کرد گفت: نخستین کتابی که زهرایی با این جنس کاغذ منتشر کرد کتاب «پیامبر و دیوانه» با ترجمه نجف دریابندری بود. چنین بود که نام زهرایی به عنوان نخستین بهره‌برنده از این کاغذ باید ثبت شود.

    •   با زهرایی فقر و هنر را تجربه کردم

    هادی خانیکی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی از این منظر که در فراز و فرودهای زندگی زهرایی با او همراه بوده، سخنانش را آغاز کرد و گفت: من و زهرایی هر دو در مشهد زندگی می‌کردیم. نخستین آشنایی من با او در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 بود. در این دوران او دست به کارهایی می‌زد که کتابفروشان تجربه نمی‌کردند و این انگیزه را به من می‌داد که به کار خود ادامه دهم. با او فقر و هنر را تجربه کردم.

    او با اشاره به موافقان و مخالفان سبک کاری زهرایی ادامه داد: شاید کسانی باشند که بگویند توجه به جنبه‌های زیبایی‌شناسانه کتاب باعث کندشدن روند تولید آن شود. شاید کسانی باشند که بگویند این سبک از فعالیت محدود به درجه اول‌ها و در نتیجه نادیده گرفتن متوسط‌ها و استعدادهای جدید است، اما زیست امیدوارانه زهرایی برای ما درسی داشت؛ این که زهرایی همواره در مرزها زندگی می‌کرد.
     
    خانیکی در ادامه سخنانش گفت: زهرایی اگر با دولت در تعامل بود هیچ‌وقت بخش خصوصی را فراموش نمی‌کرد. تا جایی که توانست یکی از نیازهای جامعه ما یعنی پرهیز از دوگانه‌آفرینی را حل کند. کمتر کسی است که توانسته باشد مثل او رنج‌ها را تحمل کرده و در ساحت دیگری به خلق فرصت‌ها دست بزند. باید به افرادی توجه شود که توانستند به تنوع زندگی خود معنی دهند و در مرزهای تکثر و تنوع زندگی کنند.

    •  100 سال است که نشر ما گریه می‌کند

    سعید جلالی، رییس هیات مدیره اتحادیه ناشران تبریز با اشاره به اینکه تفاوت معنایی موجود در چهره ماندگار و ارکان اجتماعی گفت: چهره ماندگار باید به حدود 200 سوال بزرگ و کوچک پاسخ دهد اما افراد در فراز و فرودها سنجیده و تبدیل به سرمایه اجتماعی می‌شوند. پیش از زهرایی باید نام چند پیشکسوت به یاد آورده شود.
     
    او در ادامه به حاج‌محمد رضایی اشاره کرد و گفت: او در سال 1302 یک کتابفروشی راه انداخت، در ادامه آن نشریه‌ای را فعال و جمعیتی را با خود همراه کرد تا مشخص شود این صنف نیاز به نهادسازی دارد. عبدالرحیم جعفری، دیگر چهره نام‌آشنای این حوزه است. او درست در سال 1328 انتشارات امیرکبیر را تاسیس کرد همان سالی که محمد زهرایی متولد شد.
     
    او افزود: از همایون صنعتی‌زاده نمی‌توانیم غافل شویم. این‌ها شناسنامه نشر ما هستند. نشر ما حدود 100 سال است که گریه می‌کند. اینها گل‌هایی بودند که در شوره‌زار رویدند. جای بسیار دلخوشی است که این سه بزرگوار توانستند نشر را در خانواده خود ترویج دهند. این کار مهمی است که فعالیت آن‌ها منقطع نخواهد شد.
     
    در ادامه این مراسم لوح تقدیر و تندیس عصر کتاب به خانواده زهرایی توسط شفیعی‌کدکنی، خانیکی، آموزگار و نیکنام حسینی‌پور تقدیم شد. همچنین موسسه خانه‌کتاب، کتابی باعنوان «ناشر کمال‌گرا، محمد زهرایی» که مجموعه مصاحبه‌های نصرالله حدادی با ماکان و روزبه زهرایی و مهدیه مستغنی است، رونمایی و به خانواده زهرایی تقدیم کرد.

    در پایان این مراسم مهدیه مستغنی با اشاره به اینکه آن‌ها دو عاشق تنها و غریب بودند، گفت:‌ ما با کتاب زندگی کردیم حتی خانه ما تا جایی از کتاب پر بود که روی کتاب می‌خوابیدیم. زهرایی برای من آرش کمانگیری بود که کلمات را در کمان خود گذاشت و پرتاب کرد تا شاید در جایی زندگانی متحول شود. غریبانه زندگی کرد اما با وجود استعدادی که داشت با او رفتار خوبی نشد. تا روزی که از این جهان رفت پروانه نشر خود را نداشت. امیدوارم پس از این دولتمردان در تلاش برای پیدا کردن انسان‌های با استعداد برآیند.

    سپهر زهرایی، نقاش هم در پایان نشست از کلیه افرادی که برای مراسم پدرش حاضر بودند، تشکر کرد.


نظر

کوچ قاچاقچیان کتاب به شهرهای توریستی


 

  • کوچ قاچاقچیان کتاب به شهرهای توریستی

    به دنبال اقدامات کارگروه صیانت از حقوق ناشران، مولفان و مترجمان در برخورد با قاچاقچیان کتاب که از پاییز سال گذشته شروع شد، از آغاز سال 1398 بازار نشر با اندکی آرامش روزها را سپری می‌کند.
     
    فعالیت‌ها، دامنه گسترده‌ای داشت؛ از کشف و شناسایی انبارهای قاچاق تا پلمب چاپخانه‌ها و صحافی‌هایی که در چاپ کتاب به قاچاقچیان کمک می‌کردند و همچنین تعدادی کتابفروش که متاسفانه ویترین خود را به فروش این کتاب‌ها اختصاص داده بودند.

    حجم کتاب‌های کشف و ضبط شده از قاچاقچیان به‌حدی وسعت و گسترش داشت که گاهی تیراژ نسخه‌های قاچاق برخی آثار پرفروش از تیراژ اصلی کتاب‌های ناشران هم بیشتر بود و این موضوع فروش کتاب‌ در کتابفروشی‌ها را با افت شدید روبه‌رو می‌کرد؛ درحالی‌که نسخه‌های قاچاق در بازار دستفروشان کتاب با قیمتی بسیار پایین به فروش می‌رسید.
     
    از سوی دیگر برخورد با دستفروشان کتاب و ورود جدی نیروی انتظامی به این عرصه، فعالیت بخش زیادی از شبکه توزیع این قاچاقچیان را مختل کرد و اکنون در تهران پس از ماه‌ها کشمکش به آرامش نسبی دست پیدا کرده است اما به نظر می‌رسد دامنه فعالیت این قاچاقچیان به خارج از مرزهای تهران رسیده و شهرهای دیگر هم درگیر این موضوع شده‌اند.

    • شهرهای توریستی مقصد جدید قاچاقچیان کتاب

    اگر اهل سفر در فصل تابستان باشید و از شمال غربی ایران به عنوان یکی از توریستی‌ترین نقاط دیدنی ایران دیدن کرده باشید، با حجم گسترده دستفروشان کتابی روبه‌رو خواهید شد که به شکل وسیع به عرضه کتاب‌های قاچاق مشغول‌اند. به عنوان مثال در شهرهای پرمسافری همچون سرعین، اردبیل، ارومیه و تبریز تعداد زیادی دستفروش در نقاط پرتردد بساط فروش کتاب راه‌انداخته‌اند.

    کتاب‌های تقلبی در بساط این دستفروشان با تخفیف 50 درصدی به‌فروش می‌رسند. اگر به بقعه شیخ‌ صفی‌الدین اردبیلی رفته باشید، چهار ضلع دارد که هر چهار ضلع این بقعه چهار دستفروش بساط کتاب‌های قاچاق پهن کرده‌اند و به‌راحتی کتاب‌های کپی شده ناشران را می‌فروشند. البته خبرها حاکی از این است که فروش کتاب‌های قاچاق در شهرهای دیگری مثل شهرهای شمالی یا دیگر شهرهای پرمخاطب مثل شیراز، همدان و زنجان هم دیده شده است. بااین‌حساب به‌نظر می‌رسد قاچاقچیان کتاب عطای کار در تهران را به لقایش بخشیده‌اند و به شهرهای توریستی کوچ کرده‌اند.
     
    برنامه‌ریزی دقیق و منظم قاچاقچیان کتاب در این زمینه اما نکته‌ای جدی و قابل تامل است؛ این افراد در یک بازه زمانی به‌خوبی خلاء ویترین کتاب در تهران را شناسایی و با شارژ دستفروشان کتاب در تهران و عرضه گسترده کتاب، جیب‌های خود را پرپول کردند و اکنون کمبود ویترین در استان‌ها و شهرهای مختلف را هدف جدید خود قرار داده‌اند تا با تکیه بر بازارهای جدید به سود برسند.
     
    در فصل تابستان که عموم خانواده‌ها به علت تعطیلی مدارس به سفرهای تابستانی می‌روند؛ شهرهای خوش آب و هوا در اولویت خانواده‌ها قرار دارد و چه بازاری مهیاتر و فراهم‌تر از این شهرها برای فروش کتاب‌های قاچاقی که اکنون به دلیل پیگیری‌های کارگروه صیانت و نظارت جدی نیروی انتظامی -خصوصا در تهران- با مخاطراتی همراه است. رفتار قاچاقچیان کتاب در شناسایی و انتخاب کتاب‌های پرفروش و پرمخاطب و تولید آن‌ها با یک سوم بهایی که ناشران اصلی معمولا برای چاپ یک کتاب هزینه می‌کنند، نشان‌دهنده ریشه دواندن این داروی مسموم در خون صنعت نشر است.

     به نظر می‌رسد اکنون بحث قاچاق کتاب به موضوعی ملی تبدیل شده و برخورد با آن نیازمند عزمی ملی است وقوه قضائیه در راس آن باید با حکم‌های متقن و بازدارنده زمینه را برای فعالیت سودجویان و قاچاقچیان کتاب کاهش دهد تا کمتر کسی رغبت کرده به فعالیت در این زمینه اقدام کند؛ همچنی عزمی جدی در نیروی انتظامی برای همکاری بیشتر و بهتر با صنف برای شناسایی متخلفان و انبارهای قاچاقچیان کتاب و برخورد با افرادی که به سردسته قاچاقچیان کتاب معروف‌اند.
     
    هرچند در این میان نباید از فعالیت‌های فرهنگی و آگاه‌سازی مردم برای جلوگیری از فروش کتاب‌های قاچاق یا کتاب‌هایی با تخفیف‌های غیرمتعارف غافل شد. ورود صدا و سیما و سایر رسانه‌های دیداری و شنیداری به خصوص فضای مجازی که این‌روزها مخاطبان گسترده‌ای دارند در بحث‌های تبلیغاتی باید جدی گرفته شود؛ زیرا کار قاچاقچیان در تهران یا سایر استان‌ها زمانی به پایان می‌رسد که مخاطبی نداشته باشند.

    منبع :خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)


نظر

اسامی فیلم‌های حاضر در جشنواره فیلم لندن 2019 اعلام شد - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان


 

  • اسامی فیلم‌های حاضر در جشنواره فیلم لندن 2019 اعلام شد - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

    به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ورایتی، فیلم‌های «جوجو خرگوش» ساخته تایکا وایتیتی، «روزی زیبا در محله» ساخته ماریل هلر و «هوانوردها» ساخته تام هارپر در شصت‌وسومین فستیوال فیلم لندن به نمایش درمی‌آیند.

    تریشا تاتل مدیر این فستیوال برنامه کامل را اعلام کرد و همچنین گفت فیلم‌های جدید ساخته مایکل کیتون-جونز فیلمساز کارکشته و واش وستمورلند کارگردان «هنوز آلیس» در این فستیوال پیش‌نمایش جهانی خود را خواهند داشت.

    تریلر نوآر «پرنده زلزله» ساخته وستمورلند با نقش‌آفرینی آلیسیا ویکاندر بازیگر برنده جایزه اسکار یکی از چند عنوان فیلم نت‌فلیکس است که در این فستیوال به نمایش درمی‌آید. از جمله دیگر آثار حاضر می‌توان به «مرد ایرلندی» ‌ مارتین اسکورسیزی که فیلم اختتامیه است، اقتباس شکسپیری دیوید میشود از «شاه» با نقش‌آفرینی تیموتی شالامه، فیلم «داستان ازدواج» نوآ باومباک با نقش‌آفرینی آدام درایور و اسکارلت جوهانسون و «دو پاپ» فرناندو میرلس با نقش‌آفرینی آنتونی هاپکینز و جاناتان پرایس اشاره کرد.

    تاتل گفت حضور نت‌فلیکس در فستیوال‌های دیگر از جمله کن و برلین جنجال‌آفرین شده اما در لندن اینطور نیست چون «ما هرگز شرط اکران سینمایی را برای هیچ یک از فیلم‌های به نمایش درآمده نداشته‌ایم.»

    عناوین فرانسوی از جمله «آتلانتیکس» و «بدنم را از دست دادم» که نت‌فلیکس بعد از پیروزی در فستیوال فیلم کن آن‌ها را خریداری کرد هم در لندن به نمایش درمی‌آیند.

    بروس اسپرینگستین هم قرار است با مستند خود درباره‌ اجراهایش با عنوان «ستاره‌های غربی» در فستیوال حضور داشته باشد. این فیلم نخستین نمایش اروپایی خودش را در فستیوال لندن تجربه می‌کند و در صدر بخش «خلق» آن روی پرده می‌رود.

    همانطور که از قبل اعلام شده بود، فیلم «تاریخچه شخصی دیوید کاپرفیلد» ساخته آرماندو ایانوچی فیلم افتتاح‌کننده فستیوال خواهد بود و فیلم «چاقوها بیرون» رایان جانسون هم در همین جشنواره به نمایش درمی‌آید. هر دو فیلم نخستین نمایش اروپایی خود را تجربه می‌کنند.

    فیلم هجو «طمع» ساخته مایکل وینترباتم، «سنگ‌ها» ساخته سارا گاورون، «شکاف امید» اثر ویلیام نیکلسون با نقش‌آفرینی آنت بنینگ و بیل نایی، «فورد مقابل فِراری» جیمز منگلد، «اِما» ساخته پابلو لارین، «هیولا» ساخته دریم‌وورکس انیمیشن و پرل استودیوز، «باکالو» اثر کلبر مندونکا فیلیو که در کن نمایش داده شد، کمدی «مرد داخل من» ساخت کره جنوبی از هیو-جین کانگ، «رازهای رسمی» گوین هود و «پرنده سیاه» راجر میچل دیگر فیلم‌هایی هستند که در فستیوال لندن پخش می‌شوند.

    روی هم رفته 28 فیلم در این فستیوال پیش‌نمایش جهانی خود را تجربه می‌کنند و سه فیلم هم که بازیابی و ترمیم شده‌اند برای نخستین بار روی پرده‌ها می‌روند. در مجموع 29 فیلم نخستین نمایش اروپایی خود را تجربه می‌کنند و 155 فیلم برای نخستین بار در بریتانیا روی پرده می‌روند.

    در خارج از بخش رقابتی، از فیلم‌های مهمی که پخش می‌شوند می‌توان به «سیبرگ» ساخته بندیکت اندروز با نقش‌آفرینی کریستن استوارت و «در انتظار بربرها» ساخته سیرو گوئرا اشاره کرد که هر دو برای نخستین بار در بریتانیا به نمایش درمی‌آیند.

    در فهرست فیلم‌های جشنواره لندن «زخم‌ها» ساخته بابک انوری که دربخش 15 روز کارگردانان جشنواره کن پذیرفته شده بود و درامی ترسناک معمایی است که در آمریکا توسط کارگردان ایرانی/انگلیسی بابک انوری ساخته شده، در بخش ویژه نمایش داده می‌شود.

    مستند سینمایی «کودتای 53» به کارگردانی تقی امیرانی درباره کوتادی 28 مرداد 32 محصول مشترک ایران/انگلستان/آمریکا نیز در بخش رقابتی مستند به نمایش در خواهد آمد. تقی امیرانی مستندساز ایرانی مقیم انگلستان در این فیلم به نقش آمریکا و انگلستان در کودتای 1332 پرداخته است.

    فیلم «سرخپوست» به کارگردانی نیما جاویدی در اولین حضور بین‌المللی خود در بخش «Thrill» جشنواره بین‌المللی فیلم لندن به روی پرده می‌رود. در بخش فیلم‌های کوتاه جشنواره لندن نیز «گسل» به کارگردانی سهیل امیرشریفی از ایران روی پرده می‌رود. «شهربازی» ساخته کاوه مظاهری و محصول ایران و کانادا و «بابا بزرگ رومانتیک بود» ساخته مریم مهاجر و محصول انگلستان نیز در این جشنواره دیده خواهند شد.

    روی هم رفته در فستیوال لندن 229 فیلم سینمایی و 116 فیلم کوتاه از 78 کشور به نمایش درمی‌آیند و 40 درصد از فیلم‌ها به کارگردان یا کارگردانی مشترک زنان ساخته شده‌اند که نسبت به 38 درصد سال قبل پیشرفت داشته است.

    این فستیوال بیش از 200 هزار مخاطب هر سال دارد و شصت‌وسومین دوره آن از دوم تا سیزدهم اکتبر(10 تا 21 مهر) برگزار می‌شود.